حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
بیانات آیت الله تبریزیان پیرامون ” حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص ” در سلسله دروس طب اسلامی مورخ 95/08/01 بشرح ذیل است:
حجامت سر، بهترین نوع حجامت و درمان بیماریها
حجامت سر بهترین حجامت است و در روایات میفرماید حجامت سر درمان کل بیماری ها است و پیامبر صلی الله علیه و آله برای این حجامت اسماء مختلفی فرموده است.
اسمائی همچون مُغیثه، مُتقدمه، مُنقِذه، نافعه برای حجامت سر ذکر شده است که همه در روایات آمده است.
در روایت آمده است:
احْتَجَمَ النَّبِیُ صلی الله علیه و آله فِی رَأْسِهِ وَ بَیْنَ کَتِفَیْهِ وَ فِی قَفَاهُ ثَلَاثاً سَمَّى وَاحِدَهً النَّافِعَهَ وَ الْأُخْرَى الْمُغِیثَهَ وَ الثَّالِثَهَ الْمُنْقِذَه[1] حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
یعنی پیامر صلی الله علیه و آله در سر و ما بین کتف و در پشت سر سه ماه حجامت کرد(هر کدام در یک ماه) حجامت سر را حجامت مفید نامید و حجامت حجامت بین دو کتف را حجامت مغیثه(دادرس) نامید و حجامت پشت سر را منقذه (نجات دهنده) نامید.
ظاهر روایت این است که سه حجامت در یک روز نیست. زیرا نفرمود «ثلاث حجامات»
روش پیامبر صلی الله علیه و آله این است که برای هر چیزی، حتی اساس منزل را اسم گذاری میکرد.
حجامت قفا پشت سر و قسمت وسط سر و زیر «قَمَح دونه» یعنی زیر کاسه سر و حجامت نقره پایین تر و چسبیده به گردن است.
نقره بالا تر از گردن است و حجامت قفا چسبیده به کاسهی سر و محل خواب است.
در روایت آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَحْتَجِمُ عَلَى رَأْسِهِ وَ یُسَمِّیهَا مُغِیثَهً أَوْ مُنْقِذَه[2]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله حجامت سر انجام میداد و نام آن را مغیثه یا منقذه مینهاد.
این روایت با روایت قبلی تفاوت دارد.
بنابراین سه نام نافعه و مغیثه و منقذه برای حجامت سر آمده است.
روایت اخیر بین مغیثه و منقذه تردید دارد.
از نام حجامت معلوم میشود که حجامت قفا در بیماری کمک حال انسان است.
کلینی معروف به دقت در نقل است. از تمام صاحبان حدیث دقیق تر است. چون کلینی در نقل روایات دقت زیادی دارد، کتاب کافی کتاب اول شیعه است.
در روایت کلینی آمده است:
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ هِیَ الْمُغِیثَه[3] حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
یعنی حجامت سر همان حجامت مغیثه است.
این روایت از نظر سند مرسَل است. مرسِل شخصی به نام «ابن فضال» است. ابن فضال از امام صادق سلام الله علیه نقل میکند و یک واسطه در این بین افتاده است.
ائمه علیهم السلام درباره ابن فضال فرموده اند:
خُذُوا بِمَا رَوَوْا وَ ذَرُوا مَا رَأَوْا[4]
یعنی آنچه روایت میکنند بگیرید و آنچه از خود میگویند رها کنید.
روایت دیگر میفرماید:
وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى رَأْسِهِ عَلَیْکُمْ بِالْمُغِیثَهِ فَإِنَّهَا تَنْفَعُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْأَکِلَهِ وَ وَجَعِ الْأَضْرَاس[5]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله با دست خود به سر اشاره کرد و فرمود بر شما باد مغیثه زیرا برای جنون و جذام و پیسی و خوره و دندان درد است.
عرض کردم جذام نماد بیماری های ژنتیکی است.
افرادی که پیسی دارند، درمان خوبی برای پیسی نیست ولی حجامت سر برای پیسی مفید است.
در روایت دیگر آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَحْتَجِمُ بِثَلَاثٍ وَاحِدَهٌ مِنْهَا فِی الرَّأْسِ یُسَمِّیهَا الْمُتَقَدِّمَهَ وَ وَاحِدَهٌ بَیْنَ الْکَتِفَیْنِ یُسَمِّیهَا النَّافِعَهَ وَ وَاحِدَهٌ بَیْنَ الْوَرِکَیْنِ یُسَمِّیهَا الْمُعِینَه[6]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله سه حجامت انجام میداد یکی در سر که متقدمه نامید و بین دو کتف که نافعه نامید و انتهای ستون مهره ها (که امروزه به آن «ساکرال» میگویند) که معینه نامید.
روایات درباره اسم حجامت سر مختلف است ولی به استناد بیشتر روایات و روایت کلینی که معروف به دقت نقل است، نام حجامت سر مغیثه است.
فوائد و خواص حجامت سر
حجامت سر جزء درمان های عمومی است و تمامی بیماری ها به غیر از بیماری سام را درمان میکند.
در روایت آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّام[7]
یعنی حجامت در سر درمان برای تمام بیماری ها به غیر از سام است.
سام به معنای بیماری مرگ است. بنابراین حجامت سر جزء درمان های عمومی محسوب میشود.
اگر فردی به شما مراجعه کرد و درمان آن را ندانید میتوانید حجامت سر تجویز کنید زیرا درمان تمام بیماری ها است.
در روایت آمده است:
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ هِیَ الْمُغِیثَهُ تَنْفَعُ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ[8]
یعنی حجامت سر همان مغیثه است و برای تمام بیماری ها به غیر از مرگ مفید است.
در روایت دیگر آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاء[9]
یعنی حجامت در سر درمان تمام بیماری ها است.
در این روایت مرگ استثناء نشده است.
در سه روایت با سه طریق و سه سند که دو روایت از آن معتبر است و دلالت دارد حجامت سر درمان کل بیماری ها است.
بنابراین طب اسلامی در برابر هیچ بیماری عاجز نیست. اگر درمان بیماری شناخته شده نیست حجامت سر تجویز میشود. باید حجامت سر تا جائیکه بهبودی حاصل شود تکرار میشود.
روایتی را هم خواندیم که در آن بیماری های معین مانند پیسی و خوره و جذام نام برده شده بود که با درمان کل بیماری ها منافات ندارد زیرا هر دو اثباتی هستند و اثبات شئ نفی ماعدا نمیکند.
قبلا جراحت را جزء بیماری حساب نمیکردند. ولی فرمان مغز برای درمان جراحت نیاز است.
در روایت دیگری آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعٍ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ النُّعَاسِ وَ وَجَعِ الضِّرْسِ وَ ظُلْمَهِ الْعَیْنِ وَ الصُّدَاع[10]
یعنی حجامت در سر درمان برای هفت بیماری جنون و جذام و پیسی و خواب آلودگی و دندان درد و تاری چشم و میگرن است.
میگرن در طب امروزی درمان ندارد ولی درمان آن حجامت سر است.
در روایت دیگر بیماری خوره را اضافه میکند که مجموعا هشت بیماری میشود.
ذکر این تعداد از بیماری ها در روایات منافاتی با درمان تمام بیماری ها که در روایات دیگر آمده است ندارد زیرا همه اثبات درمان کنندگی بیماری ها توسط حجامت سر میباشند.
محل حجامت سر کجا می باشد؟
در روایت میفرماید از ما بین دو ابرو یک چارک که ملاج سر میشود. ملاج سر مکانی است که در قمه زنی شکافته میشود.
یک وجب از وجب خود شخص از ابتدای بینی محل حجامت سر است که دقیقا یک چارک میشود.
در روایت آمده است: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ احْتَجَمَ وَسَطَ رَأْسِه[11]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله وسط سر را حجامت کرد.
وسط سر همان بالای سر است.
بادکش گرم اصلا وجود ندارد و بادکش فقط سرد است. در روایت آمده است که اگر شخص بلغمی باشد یا هوا سرد باشد، محل را با کیسهی آب، گرم کنید اما مکش گرم نداریم.
در روایت معتبر دیگر آمده است:
الْحِجَامَهُ عَلَى الرَّأْسِ عَلَى شِبْرٍ مِنْ طَرَفِ الْأَنْفِ وَ فِتْرٍ بَیْنَ الْحَاجِبَیْنِ فَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَمِّیهَا بِالْمُنْقِذَه[12]
یعنی حجامت در بالای سر یک وجب از نوک بینی به اندازه یک چارک است.
تقریبا محل هر دو یکی میشود.
یک روایت داریم میفرماید: حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
الْحِجَامَهُ فِی الرَّأْسِ هِیَ الْمُغِیثَهُ تَنْفَعُ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ وَ شَبَرَ مِنَ الْحَاجِبَیْنِ إِلَى حَیْثُ بَلَغَ إِبْهَامُهُ ثُمَّ قَالَ هَاهُنَا[13]
یعنی حجامت در سر همان مغیثه است که برای همه بیماری ها مگر مرگ مفید است و مکان آن از دو ابرو یک وجب است تا جائیکه انگشت شست برسد و اشاره فرمود اینجا.
احتمال دارد که از طرف ابرو یک وجب به پشت سر باشد که همان حجامت قفا میشود.
احتمال هم دارد که از بالای ابرو یک وجب باشد که تقریبا انتهای سر میشود.
بعید به نظر میرسد که این روایت درست باشد زیرا طبق این روایت تمام سر را شامل میشود و به نظر میرسد، صحیح همان روایت قبلی درست باشد.
دلیل آن این است که فرمود پیامبر صلی الله علیه و آله روی سر حجامت میکند.
اگر روایت دوم را قبول کنیم، میتوان رو و پشت سر را حجامت کرد.
حجامت قفا چیست و در کجای سر می باشد؟
بیشتر روایات، حجامت سر را حجامت «مغیثه» مینامند. حجامت «کاهل» مابین دو کتف است و حجامت سوم، «قَفا» است. بنابر بعضی از روایات، اسم حجامت قفا، «نافعه» است. حجامت «اخدعین» در دو طرف گردن است.
از مجموع روایات استفاده میشود که حجامت سر بهترین حجامت است.
قفا در لغت به معنای «اصل العنق» یعنی ته گردن است. حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
فاصله حجامت نقره با حجامت قفا، چهار انگشت است که همان اندازه گردن است. بالای گردن حجامت نقره است و پایین گردن حجامت قفا است.
این احتمال وجود دارد که مراد از قفا، حجامت در انتهای ستون مهره ها یعنی همان حجامت «ساکرال» باشد. ولی این احتمال بعید است زیرا اهل لغت میگویند قفا به معنای اصل گردن است و فاصله بین حجامت قفا و حجامت نقره، چهار انگشت است و این با حجامت انتهای گردن مطابقت دارد.
گفته میشود «ضربه علی قفاه» که به معنای زدن پس گردن است.
در روایت آمده است:
احْتَجَمَ النَّبِیُّ ص فِی رَأْسِهِ وَ بَیْنَ کَتِفَیْهِ وَ فِی قَفَاهُ ثَلَاثاً سَمَّى وَاحِدَهً النَّافِعَهَ وَ الْأُخْرَى الْمُغِیثَهَ وَ الثَّالِثَهَ الْمُنْقِذَه[14]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله در سر و بین دو کتف خود و در قفا حجامت کرد حجامت سر، به نام نافعه و حجامت بین کتفین، به نام فریادرس و حجامت قفا به نام نجات دهنده است.
بنابراین روایت، به مقتضای ترتیب ذکری، حجامت قفا به نام منقذه است.
در طب الائمه، به جای کلمه «قفا»، حجامت «ورکین» ذکر شده است و این احتمال را که حجامت قفا همان حجامت ورکین یا «ساکرال» باشد را تقویت میکند.
ولی اهل لغت تفاوق دارند که قفا به معنای انتهای گردن است. حجامت سر درمان همه بیماری ها + خواص
در روایتی درباره «حلق قفا» یعنی کوتاه کردن موهای پشت گردن برای شخص محرم سوال شده است. یا از «حلق قفا» موهای پشت سر اراده شده است که مراد از قفا همان مکان نقره یا مشابه نقره میشود.
در روایت آمده است:
سَأَلْنَاهُ فَقَالَ فِی حَلْقِ الْقَفَا لِلْمُحْرِمِ وَ إِنْ کَانَ أَحَدُکُمْ یَحْتَاجُ إِلَى الْحِجَامَهِ فَلَا بَأْسَ بِهِ وَ إِلَّا فَیَلْزَمُ مَا جَرَى عَلَیْهِ الْمُوسَى إِذَا حَلَق[15]
از امام در مورد تراشیدن پشت سر پرسیدیم فرمود اگر یکی از شما نیازمند حجامت است، تراشیدن پشت سر اشکال ندارد.
بنابراین مراد از «قفا» انتهای ستون مهره ها نیست زیرا انتهای گردن نیازی به کوتاه کردن مو ندارد بلکه مراد از قفا، پشت سر یا پشت گردن(نقره) مراد است.
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا کَثُرَ الشَّعْرُ فِی قَفَایَ فَیَغُمُّنِی غَمّاً شَدِیداً فَقَالَ لِی یَا إِسْحَاقُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ حَلْقَ الْقَفَا یَذْهَبُ بِالْغَم[3]
یعنی به امام صادق سلام الله علیه عرض کردم فدایت شوم چه بسا موهای پشت سرم زیاد میشود و من مغموم میشوم فرمود آیا ندانستی تراشیدن قفا هم و غم را بر طرف میکند؟
بعید نیست مراد موهایی باشد که روی گردن سرازیر میشود ولی بنابر کلام لغویین و مستفاد از قرائن و شواهد و مستفاد از روایات مراد از قفا همان پشت سر است و نقره مراد نیست زیرا نقره سبب فراموشی میشود و بعید است که پیامبر صلی الله علیه و آله کاری کند که سبب فراموشی بشود مگر اینکه بگوییم پیامبر صلی الله علیه و آله استثناء است.
منابع:
- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص247.
- وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج17، ص114، أبواب ما یکتسب به، ب13، ح7، ط آۀ البیت.
- الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص160.
- الفصول المهمه، شیخ حرعاملی، ج1، ص593.
- مکارم الاخلاق، طبرسی، ص76.
- طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص57.
- طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص57.
- الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص160.
- دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ج2، ص145.
- مکارم الاخلاق، طبرسی، ص76.
- قرب الاسناد، حمیری، ص111.
- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص247.
- الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص160.
- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص247.
- وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج12، ص514، أبواب تروک الاحرام، ب60، ح6، ط آل البیت.
- الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص485.