خواص سرمه و فوائد سرمه کافوری
سرمه از قدیمی ترین لوازم ارایشی چشم است که همواره استفاده دارویی و زینتی از ان می شود، در این مطلب به خواص سرمه چشم و فوائد سرمه کافوری می پردازیم، مطالب ذیل برگرفته از دروس خارج طب اسلامی آیت الله تبریزیان مورخ 1394/02/15 می باشد:
سرمه کافوری، قویترین سرمه برای چشم خواص سرمه چشم و فوائد سرمه کافوری
که در روایات زیادی آمده و صحیح السند است و هم برای تقویت بینایی و هم برای درمان بیماریهای چشم مفید است، سرمه کافوری است که از صبر زرد و کافور و مر مکی به نسبت مساوی تشکیل میشود، در روایت آمده: «قلت لأبی عبد الله (سلام الله علیه): إن لنا فتاه کانت ترى الکوکب مثل الجره، قال: نعم وتراه مثل الحب ، قلت: إن بصرها ضعف، فقال: اکحلها بالصبر والمر والکافور أجزاء سواء فکحلناها به فنفعها.»[1]
ترجمه روایت:
«به امام صادق (سلام الله علیه) عرض کردم دختری جوان داشتیم ستارهها را به اندازه یک کوزه میدید، امام فرمودند بله مثل خمره میدید، عرض کردم چشمانش ضعیف شده، امام فرمودند سرمه بکشد با صبر زرد و مر مکی و کافور به طور مساوی، راوی میگوید ما هم این کار را کردیم و برای او مفید واقع شد.»
در این روایت میزان مصرف ذکر نشده و لی بنابر روایت دیگری که سرمهای مشابه را معرفی میکند (در جلسه قبل ذکر شد) ماهی یک بار توصیه میشود و با توجه به شدت بیماری میتوان ماهی دو یا سه بار یا حتی یک یا دو یا سه روز در میان استفاده کرد.
سرمه حضض، دومین سرمه طب اسلامی خواص سرمه چشم و فوائد سرمه کافوری
سرمه حضض یا دیوخار یا پیل زهره میباشد. در روایت آمده: «سألته عن الکحل للمحرم قال: أما بالسواد فلا ولکن بالصبر والحضض.»[2]
ترجمه روایت:
«از امام صادق (سلام الله علیه) درباره سرمه برای شخص محرم پرسیدم، امام فرمودند با سرمه اثمد نمیشود سرمه بکشد (زیرا زینت محسوب میشود و زینت برای محرم جایز نیست)، ولی با صبر و حضض میشود.»
پس در درجه اول اثمد و اگر نه به عنوان جایگزین میتوان از این سرمه استفاده کرد. با توجه به مجموع روایات معلوم میشود که صبر زرد و نیز چیزهای تلخ مانند مر و کافور و هزز برای چشم مفید است.
سومین سرمه طب اسلامی برای داشتن چشم های زیبا خواص سرمه چشم و فوائد سرمه کافوری
سرمهای که در آن مشک و زعفران و ورس وجود دارد، امام صادق (سلام الله علیه) میفرمایند: «لا بأس للمحرم أن یکتحل بکحل لیس فیه مسک ولا کافور إذا اشتکى عینیه ، وتکتحل المرأه المحرمه بالکحل کله إلا کحلا أسود لزینه»[6]
ترجمه روایت:
«اشکالی ندارد محرم سرمه بکشد، با سرمهای که در آن نه مشک باشد و نه کافور، در صورتی که چشمانش بیمار شود، و زن محرمه با همه سرمهها سرمه بکشد مگر سرمه مشکی برای زینت.»
این روایت دال بر این است که مشک و کافور از سرمههای دارویی هستند.
امام باقر (سلام الله علیه) میفرمایند: «یکتحل المحرم عینیه إن شاء بصبر لیس فیه زعفران ولا ورس»[4]
ترجمه روایت:
«محرم میتواند سرمه بکشد با صبر که نه زعفران در آن باشد و نه ورس.»
زیرا این دو رنگ دارند و زینت محسوب میشود. از این روایت استفاده میشود که این سرمهها مرسوم و مفید بوده، ورس گیاهی شبیه به زعفران است که رنگی شبیه به زعفران دارد.
سرمه طب اسلامی بهترین دارو برای بیماری های چشم خواص سرمه چشم و فوائد سرمه کافوری
هلیله زرد و فلفل، امام حسین (سلام الله علیه) میفرمایند: «لو علم الناس ما فی الهلیلج الاصفر لاشتروها بوزنها ذهبا وقال لرجل من اصحابه خذ هلیلجه صفراء وسبع حبات فلفل واسحقها وانخلها واکتحل بها.»[5]
ترجمه روایت:
«اگر مردم بدانند که هلیله زرد چه خصوصیتی دارد، معادل وزن آن طلا میدادند. و (امام حسین سلام الله علیه) به یکی از اصحابش فرمودند یک هلیله زرد و هفت دانه فلفل سیاه را آسیاب و الک کن و با آن سرمه بکش.»
از آنجا که این سرمه تند است و ایجاد سوزش میکند معلوم میشود که اثر دارویی دارد و زینت نیست.
در روایتی آمده: «من اکتحل بمیل من مسکر کحله الله عز وجل بمیل من نار.»[6]
ترجمه روایت:
«کسی که سرمه بکشد با یک میل مسکر (سرمهای که در آن خمر یا الکل باشد)، میلی که در چشم میکشد از آتش جهنم است.»
پس نمیتوان از بسیاری از قطرههای شیمیایی که الکل دارند و امروزه موجود است استفاده کرد.
در روایتی دیگر آمده: «وسألته عن الکحل یصلح أن یعجن بالنبیذ؟ قال : لا»[7]
ترجمه روایت:
«سؤال کردم (از امام کاظم سلام الله علیه) درباره سرمهای که با نبیذ (مشروب) اجین میشود، این کار درست است؟ امام فرمودند نه، این کار درست نیست.» خوردن خمر حرام است و شاید کشیدن به چشم حرام نباشد پس منظور ضرر داشتن آن از نظر طبی است. البته شاید چون ممکن است از راه چشم به حلق راه پیدا کند، سرمه کشیدن با آن نیز حرام باشد.
منابع:
- الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۸، ص۳۸۳.
- الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۳۵۷.
- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۴۷، ح۲۶۴۷.
- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۴۷، ح۲۶۴۸.
- طب الأئمه، ابن سابور الزیات، ص۸۶.
- الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۱۴.
- مسائل علی بن جعفر ومستدرکاتها، علی بن جعفر، ص۱۵۱.