خواص سویق عدس بخصوص برای درمان جوش صورت
بیانات آیت الله تبریزیان پیرامون ” خواص سویق عدس بخصوص برای درمان جوش صورت ” در سلسله دروس طب اسلامی خود مورخ 96/02/19 به شرح ذیل می باشد:
سویق عدس برای گرم مزاجی و تشنگی و صفراء و تشنگی مفید است.
در روایت آمده است:
سَوِیقُ الْعَدَسِ یَقْطَعُ الْعَطَشَ وَ یُقَوِّی الْمَعِدَهَ وَ فِیهِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِینَ دَاءً وَ یُطْفِئُ الصَّفْرَاءَ وَ یُبَرِّدُ الْجَوْفَ وَ کَانَ إِذَا سَافَرَ ع لَا یُفَارِقُهُ وَ کَانَ یَقُولُ ع إِذَا هَاجَ الدَّمُ بِأَحَدٍ مِنْ حَشَمِهِ قَالَ لَهُ اشْرَبْ مِنْ سَوِیقِ الْعَدَسِ فَإِنَّهُ یُسَکِّنُ هَیَجَانَ الدَّمِ وَ یُطْفِئُ الْحَرَارَهَ[1]
یعنی سویق عدس تشنگی را قطع میکند و معده را تقویت میکنند و در سویق عدس درمان هفتاد بیماری است و صفراء را خاموش میکند و درون را سرد میکند و هرگاه امام صادق سلام الله علیه به مسافرت میرفتند سویق عدس همراه او بود و هرگاه خون در بدن یکی از خادمان به هیجان میآمد به او میفرمود سویق عدس بخور زیرا هیجان خون را تسکین میدهد و گرمی بدن را خاموش میکند.
افرادی که زیاد تشنه میشوند سویق عدس برای آن ها مفید است و بعید نیست که برای دیابتی ها هم مفید باشد زیرا نشانهی دیابت تشنگی شدید است بنابراین عامل تشنگی که دیابت است برطرف میشود که نیازمند بررسی و آزمایش و آمارگیری است.
عقیدهی بنده این است که سویق عدس برای دیابت مفید است و برای افرادی که دیابت مقاوم دارند، سویق عدس تجویز میکنم.
البته دیابت مختلف است، گاهی دیابت گرم است که منشا آن صفراء است و گاهی دیابت سرد است که منشا آن بلغم است.
سویق عدس رطوبت میآورد و تشنگی را قطع میکند و بدن را پر آب میکند. خاصیت سویق عدس این است که اجازهی خروج آب از بدن را نمیدهد.
مصرف عدس هم همان سه کف است. خواص سویق عدس بخصوص برای درمان جوش صورت
سویق عدس کلا سودازا است و صفراء را پایین میآورد. به همین جهت تشنگی را کم میکند.
افرادی که مشکل معده دارند اگر به آن ها مرکب دو بدهید بدتر میشوند زیرا معدهی بیش از اندازه گرمی دارند، مرکب دو هم بیشتر از زنجفیل تشکیل شده است و برای این افراد مشکل زا است در اینجا بهترین درمان سویق عدس است.
اگر شخصی گرم مزاج است و صفراوی است و مشکل معده دارد باید به جای مرکب دو، داروی هضم کنندهی و سویق عدس داده بشود.
سویق عدس در مسافرت مصرف میکردند تا تشنه نشوند زیرا در آن زمان در راه آب کم بوده است. سویق عدس درمان انواع تشنگی، حتی بیماری استسقاء و مانند آن است.
از علائم هیجان خون، جوش زدن بدن و خارش بدن است. سویق عدس یکی از درمان های جوش صورت و جوش بدن است. افرادی که جوش دارند در کنار داروی صافی خون، به آن ها سویق عدس هم میدهیم.
برای افرادی که خارش بدن دارند، سویق عدس مفید است و برای فشار خون هم مفید است، برای افرادی که فشار خون مقاوم دارند، سویق عدس درمان است.
عدس باید اول آسیاب بشود و بعد تفت داده بشود. خواص سویق عدس بخصوص برای درمان جوش صورت
اگر خون در بدن به صورت گرمی بدن، جوش بدن، خارش بدن و مانند آن، خودش را نشان بدهد، هیجان خون است. و اگر غلبهی خون باشد حتما هیجان خون هم وجود دارد ولی ممکن است که هیجان خون باشد ولی غلبهی خون نباشد.
ممکن است غلبهی خون، زیاد شدن حجم خون نباشد بلکه بعض از ترکیبات خون زیاد شود.
اگر بگوییم خون، همان «هموگلوبین» است، یعنی حجم خون زیاد میشود.
افرادی که سوداء دارند نباید از سویق عدس استفاده کنند و باید از جایگزین های آن مانند اسفرزه و سرد کننده و صفراءبر استفاده کنند.
همین روایت دلالت دارد که سویق عدس سرد و خشک است زیرا میفرماید بدن را سرد میکند. سویق عدس مقابل گرمی صفراء و گرمی و تری خون است.
سویق بهترین درمان برای ایام حیض بانوان
سویق عدس درمان قطع نشدن حیض در خانم ها است.
در روایت آمده است:
إِنَ جَارِیَهً لَنَا أَصَابَهَا الْحَیْضُ وَ کَانَ لَا یَنْقَطِعُ عَنْهَا حَتَّى أَشْرَفَتْ عَلَى الْمَوْتِ فَأَمَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَنْ تُسْقَى سَوِیقَ الْعَدَسِ فَسُقِیَتْ فَانْقَطَعَ عَنْهَا وَ عُوفِیَتْ[2]
یعنی یک دختری از ما مبتلا به حیض مداوم شد تا جائی که نزدیک شد تلف بشود امام جواد سلام الله علیه دستور داد که سویق عدس بدهند و خون ریزی قطع شد و درمان شد.
امروزه میگویند علت قطع نشدن حیض میتواند «زخامت اندومتر» یعنی زخامت رحم باشد، میتواند علت وجود «فیبروم» یا «میوم» در رحم باشد. از این روایت استفاده میشود که سویق عدس میتواند درمان زخامت رحم و درمان فیبروم و میوم باشد.
عرض کردم کسی که با انواع سویق کار کند، بیشتر بیماری ها با همین سویق درمان میشود. خواص سویق عدس بخصوص برای درمان جوش صورت
کلمهی شرب در عربی به غیر از نوشیدنی هم گفته میشود مانند «شرب التتن»، و سویق چون خیلی نرم است تعبیر شرب برای آن استعمال میشود.
منابع:
- الکافی، کلینی، ج6، ص307، ط اسلامیه.
- الکافی، کلینی، ج6، ص307، ط اسلامیه.