برکت نان و آداب استفاده از نان
بیانات آیت الله تبریزیان پیرامون ” برکت نان و آداب استفاده از نان سفره ” در سلسله دروس طب اسلامی خود مورخ 96/02/18 به شرح ذیل می باشد:
از قدیم تا امروز، نان مهمترین غذای مردم جهان است. بیشتر وعده از نان استفاده میکنند.
نان غذای اساسی و مورد تاکید است. از ما خواسته شده است که به نان اهمیت بدهیم و آن را تعظیم کنیم.
برکت خدا غنیمت است و نان دارای احترامی ویژه
در روایت آمده است:
أَکْرِمُوا الْخُبْزَ فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فِیهِ مَا بَیْنَ الْعَرْشِ إِلَى الْأَرْضِ وَ مَا فِیهَا مِنْ کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِه[1]
یعنی نان را اکرام کنید زیرا ما بین عرش و زمین در ساخت آن کمک کرده اند و شمار زیادی از مخلوقات هم در ساخت آن نقش داشته اند.
البته باید بررسی شود که چه عواملی در تولید نان نقش دارند. ملائکه و نیروهای خیر جهان مانند جاذبهی زمین و ستارگان و مانند آن در به عمل آمدن نان نقش دارند.
سعدی گفته است: برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
یعنی نان به قدری اهمیت دارد که ماه و خورشید و فلک یعنی ستارگان و گردش ستارگان در تولید نان نقش دارند.
کار خود بشر و کار باکتریهای مفیدی که باعث به عمل آمدن خمیر هستند و پختن نانوا و آتش و آب همه وجود دارد.
انسان نباید نان را سبک بشمارد و اهمیت ندهد و به نان بی احترامی کند.
«ثَرثار» به معنای رود فرات است. اهل ثرثار از بنی اسرائیل بودند و در شمال عراق زندگی میکردند. این افراد برای «استنجاء» و تمییز کردن خود بعد از قضاء حاجت از سنگ استفاده میکردند. چون سنگ زبر بود و بدن آن ها زخم میشد از نان برای این کار استفاده کردند. آن ها کنار رودخانهی فرات بودند و گندم زیاد داشتند. نان های کوچک برای تمییز کردن خود ساختند
خداوند پیامبری برای نهی از این کار برای آن ها پیامبری فرستاد. آن ها گفتند ما تهدید نکنید زیرا تا وقتی رودخانهی فرات جاری است ما ترسی نداریم.
خداوند غضبناک شد و آن ها دچار بیماری یا گرسنگی شدند به طوری که مجبور شدند تمام نان هایی را که با استنجاء کرده بودند را تمییز کنند و بخورند.
این داشتان نشان میدهد که نان برای خداوند خیلی اهمیت دارد. انسان با نان قوت عبادت پیدا میکند. برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
سفارش شده است که نان را در جای مناسب قرار بدهیم. زیر سفره یا زیر بشقاب جای مناسبی برای نان نیست. بعضی را مشاهده کردم که برای اینکه ظرف داغ روی سفره نباشد زیر آن نان میگذارند که این بی احترامی به حساب میآید.
روایت داریم که تکه نان حتی روی زمین هم نباید باشد و اگر کسی تکه نانی روی زمین دید باید آن را بردارد و اگر نیاز به تمییز کردن دارد، آن را تمییز کند و آن را بخورد.
در روایت آمده است:
مَنْ وَجَدَ کِسْرَهً أَوْ تَمْرَهً مُلْقَاهً فَأَکَلَهَا لَمْ تَقِرَّ فِی جَوْفِهِ حَتَّى یَغْفِرَ اللَّهُ لَه[2]
یعنی کسی که روی تکه نانی یا زمین خرمایی پیدا کند و آن را بردارد و بخورد هنوز به معده نرسیده باشد خداوند گناهان او را میبخشد.
در روایت دیگر آمده است: برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
مَنْ وَجَدَ کِسْرَهً فَأَکَلَهَا کَانَتْ لَهُ حَسَنَهٌ وَ مَنْ وَجَدَهَا فِی قَذَرٍ فَغَسَلَهَا ثُمَّ رَفَعَهَا کَانَتْ لَهُ سَبْعُونَ حَسَنَه[3]
یعنی کسی که تکه نانی پیدا کند و بخورد برای او حسنه محسوب میشود و اگر نانی در جای کثیف پیدا کند و بشوید و بخورد هفتاد حسنه دارد.
در روایت دیگر آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله تکه نانی داخل دستشویی پیدا کرد و به غلام داد و فرمود این را نگه دار تا برگردم، غلام آن نان را خورد و پیامبر صلی الله علیه و آله او را آزاد کرد و فرمود او اهل بهشت است و نباید برده بماند.
در روایت دیگر آمده است:
دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى عَائِشَهَ فَرَأَى کِسْرَهً کَادَ أَنْ یَطَأَهَا فَأَخَذَهَا فَأَکَلَهَا وَ قَالَ یَا حُمَیْرَاءُ أَکْرِمِی جِوَارَ نِعْمَهِ اللَّهِ عَلَیْکَ فَإِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ عَنْ قَوْمٍ فَکَادَتْ تَعُودُ إِلَیْهِم[4]
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد بر عائشه شد و تکه نانی دید که نزدیک بود روی آن پا بگذارد آن را گرفت و خورد و فرمود ای حمیراء در اختیار داشتن نعمت های الاهی را اکرام کن زیرا نعمت های خداوند از قومی نمیرود مگر اینکه به سختی باز گردد.
یکی از مصادیق احترام به نان، پا نگذاردن روی نان است.
در روایت آمده است: برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
أَکْرِمُوا الْخُبْزَ وَ عَظِّمُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ لَهُ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ أَخْرَجَ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ مِنْ کَرَامَتِهِ أَنْ لَا یُقْطَعَ وَ لَا یُوطَأَ[5]
یعنی نان را اکرام و تعظیم کنید … و از کرامت نان این است که تکه نشود روی آن پا گذارده نشود.
در روایت آمده است:
لَا تَقْطَعُوا الْخُبْزَ بِالسِّکِّینِ وَ لَکِنِ اکْسِرُوهُ بِالْیَدِ وَ لْیُکْسَرْ لَکُمْ خَالِفُوا الْعَجَم[6]
یعنی نان را با چاقو نبرید بلکه با دست آن را بشکنید یا برای شما آن را خرد کنند و با عجم مخالفت کنید
روایتی که خواندیم مطلق است و پاره کردن نان در هر حال را شامل میشود و روایتی که فرموده است نان را سر سفره با چاقو تکه نکنید با این روایت منافاتی ندارد زیرا هر دو «مثبتین» هستند.
نان، غذایی کامل برای سفره های خانه برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
اگر غذا به تنهایی نان باشد، نان حکم خورشت میگیرد و فقط در اینصورت جواز قطع نان با چاقو صادر شده است.
در روایت آمده است:
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهُ أُدْمٌ قَطَعَ الْخُبْزَ بِالسِّکِّینِ[7]
یعنی هنگامی که برای حضرت امیر سلام الله علیه خورشتی نبود نان را با چاقو قطع میکند.
در روایت دیگر آمده است:
أَدْنَى الْأُدْمِ قَطْعُ الْخُبْزِ بِالسِّکِّین[8]
یعنی پست ترین خورشت قطع کردن نان با چاقو است. برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
روایتی داریم که حضرت امیر سلام الله علیه با دو دست و با زانو نان را تکه میکرد ولی اینجا نان به عنوان خورشت مطرح است.
قطع کردن نان با چاقو، یک نوع «ادام» است که طعم دهنده است. صاحب کفایه رحمه الله علیه گفته است ما کان ادامی مع الخبز الا حرارته یعنی برای خوردن، غیر از نان چیزی جز حرارت نان نداشتم و مقید بودم نان گرم بخورم. گرمی نان را یک خورشت محسوب کرده است و اینجا هم شاید قطعه کردن نان با چاقو یک نوع خورشت محسوب شود.
سفارش شده است بعد از خوردن «تلیت» انگشتان را بلیسید و باقیماندهی غذا را با پارچه مسح نکنید زیرا بی احترامی به نان است.
سفارش شده است که نان را بو نکنید زیرا بو کردن غذا کار درندگان است:
إِیَّاکُمْ أَنْ تَشَمُّوا الْخُبْزَ کَمَا تَشَمُّهُ السِّبَاعُ فَإِنَّ الْخُبْزَ مُبَارَکٌ أَرْسَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ السَّمَاءَ مِدْرَاراً وَ لَهُ أَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَى وَ بِهِ صَلَّیْتُمْ وَ بِهِ صُمْتُمْ وَ بِهِ حَجَجْتُمْ بَیْتَ رَبِّکُم[9]
یعنی مبادا نان را بو کنید همانطور که درندگان نان را بو میکشند زیرا نان مبارک است و خداوند از آسمان برکت را به صورت زیاد به خاطر نان فرستاده است و خداوند به خاطر نان گیاهان را در بیابان رویانیده و به وسیلهی نان نماز خوانده اید و روزه گرفته اید و حج خانهی خدا انجام داده اید.
بله شاید برای تشخیص کپک نان بو کردن نان مشکلی نداشته باشد زیرا به نظر میرسد مسئله احترام به نان است و بو کردن برای تشخیص سلامتی نان بی احترامی نباشد.
گندم و جو و آرد آن ها و اجزاء آن ها را باید احترام گذاشت. برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
آداب نان خوردن در اسلام
سفارش شده است که سر سفره اگر گوشت و نان با هم باشد، اول نان خورده بشود. در روایت آمده است که منافذ گرسنگی را به وسیلهی نان خوردن ببندید و مهار کنید. شاید اگر گوشت قبل از نان مستقیم وارد معده بشود مشکلی مانند ترش کردن به وجود بیاورد.
در روایت آمده است:
إِذَا أُوتِیتُمْ بِالْخُبْزِ وَ اللَّحْمِ فَابْدَءُوا بِالْخُبْزِ فَسُدُّوا بِهِ خِلَالَ الْجُوعِ ثُمَّ کُلُوا اللَّحْمَ[10]
یعنی هنگامی که برای شما نان و گوشت آورده شد با نان شروع کنید و منافذ گرسنگی را پر کنید و بعد گوشت بخورید.
به نظر میرسد این مسئله مربوط به اقتصاد و سرفه جوئی است که اگر انسان میخواهد گوشت مصرف کند شاید با یک یا دو کیلو سیر نشود ولی اگر نان بخورد شاید با مقدار کمی سیر بشود.
امکان دارد تقدم نان بر دیگر غذاها هم یک نوع تعظیم و احترام برای نان باشد. برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
احتمال هم دارد یک مسئلهی بهداشتی باشد و مرتبط با سلامت انسان شود.
دلیل نداریم که بیشتر غذای انسان نان باشد. شخص چاقی نزد پیامبر آمد و گفت در سرزمین ما حبوبات نیست و ما فقط گوشت و شیر میخوریم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود بین دو گوشت را جمع کرده ای.
سفارش شده است که قرص نان را کوچک درست کنید زیرا هر نان یک برکت دارد. اگر یک نان بزرگ را چهار یا پنج نان درست کنید، برکت آن چند برابر میشود.
شاید کوچک کردن نان سبب کم خوردن غذا بشود.
در روایت آمده است:
صَغِّرُوا رُغْفَانَکُمْ فَإِنَّ مَعَ کُلِّ رَغِیفٍ بَرَکَهً وَ قَالَ یَعْقُوبُ بْنُ یَقْطِینٍ رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ یَعْنِی الرِّضَا ع یَکْسِرُ الرَّغِیفَ إِلَى فَوْقُ[11]
یعنی قرص های نان خود را کوچک کنید زیرا با هر قرص نان برکتی دارد …
دستور پخت نان و چگونگی درست کردن خمیر برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
باید به خمیر اجازهی ور آمدن داد و خمیر باید زیاد بشود زیرا برکت آن بیشتر میشود.
در روایت آمده است:
أَنَّ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ کَانَ یُعَاتِبُ خَدَمَهُ فِی تَخْمِیرِ الْخَمِیرِ فَیَقُولُ: «أَکْثَرُ لِلْخُبُزِ»[12]
یعنی امام علی سلام الله علیه غلام ها را در تخمیر کردن خمیر سرزنش میکرد و میفرمود نان بیشتر میشود.
مایهی خمیر ترش است و بیشتر خمیر ترش است. خمیر را کنار بگذارید تا ترش بشود.
نان جو بهتر از نان گندم است. غذای پیامبران و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نان جو است و شاید ادلهی زیادی داشته باشد.
در روایت آمده است: برکت نان و آداب استفاده از نان سفره
فَضْلُ خُبْزِ الشَّعِیرِ عَلَى الْبُرِّ کَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ وَ مَا مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا وَ قَدْ دَعَا لِأَکْلِ الشَّعِیرِ وَ بَارَکَ عَلَیْهِ وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً إِلَّا وَ أَخْرَجَ کُلَّ دَاءٍ فِیهِ وَ هُوَ قُوتُ الْأَنْبِیَاءِ وَ طَعَامُ الْأَبْرَارِ أَبَى اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یَجْعَلَ قُوتَ أَنْبِیَائِهِ إِلَّا شَعِیراً[13]
یعنی برتری نان جو بر نان گندم مانند برتری ما بر دیگر مردمان است و تمام پیامبران برای خوردندهی نان جو دعا کرده اند و برکت را برای او خواسته اند و نان جو وارد درونی نمیشود مگر اینکه همهی بیماری ها را خارج میکند و غذای همیشگی پیامبران و غذای نیکان است خداوند راضی نشده است غذای انبیاء را غیر از جو قرار بدهد.
برنجی توصیه ای برای افراد لاغر + بررسی روایات نان
منابع:
- الکافی، کلینی، ج6، ص302، ط اسلامیه.
- المحاسن، برقی، ج2، ص445.
- الکافی، کلینی، ج6، ص300، ط اسلامیه.
- المحاسن، برقی، ج2، ص445.
- المحاسن، برقی، ج2، ص585.
- المحاسن، برقی، ج2، ص589.
- الکافی، کلینی، ج6، ص303، ط اسلامیه.
- الکافی، کلینی، ج6، ص304، ط اسلامیه.
- الکافی، کلینی، ج6، ص303، ط اسلامیه.
- الکافی، کلینی، ج6، ص303، ط اسلامیه.
- الکافی، کلینی، ج6، ص303، ط اسلامیه.
- قرب الاسناد، حمیری، ص70.
- الکافی، کلینی، ج6، ص304، ط اسلامیه.