۴ راه درمان ضعف اعصاب
ایت الله تبریزیان احیاکننده طب اسلامی در سلسله دروس خود به بیان 4 راه درمان ضعف اعصاب می پردازد، متون زیر بخشی از درس ایشان مورخ 1394/01/25 می باشد:
در این حالت بدن سست میشود و شخص دچار احساس خستگی و لرزش دست و پا میشود و قدرت ایستادن برای مدت طولانی ندارد.
پیاز بخورید تا ضعف اعصابتان درمان شود! 4 راه درمان ضعف اعصاب
امام صادق (سلام الله علیه) میفرمایند: «البصل یذهب بالنصب ویشد العصب، ویزید فی الماء والخطا، ویذهب بالحمى.»[1]
ترجمه روایت:
«پیاز خستگی را برطرف میکند و عصب را تقویت میکند و آب مرد را زیاد میکند و گامها را زیاد میکند و تب را برطرف میکند.»
البته تخم پیاز هم عصب را تقویت میکند.
مویز، معجزه بهبود ضعف اعصاب 4 راه درمان ضعف اعصابمی
امام صادق (سلام الله علیه) میفرمایند: «الزبیب یشد العصب ویذهب بالنصب ویطیب النفس.»[2]
ترجمه روایت:
«مویز عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند، انسان را دلخوش میکند.»
در روایت دیگر آمده: «الزبیب الطائفی یشد العصب و یذهب بالنصب ویطیب النفس.»[3]
ترجمه روایت:
«مویز طائف عصب را تقویت میکند.»
البته چون در مکه و مدینه انگور بیشتر از طائف میآید این قید غالبی است و لزومی ندارد که حتماً انگور طائف باشد و انگور هر شهری مفید است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «علیکم بالزبیب فإنه یکشف المره ویذهب بالبلغم، ویشد العصب، ویذهب بالاعیاء، ویحسن الخلق، ویطیب النفس، ویذهب بالغم.»[4]
ترجمه روایت:
«بر شما باد مویز زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند و خلق را نیکو میکند و انسان را دلخوش میکند و غم را برطرف میکند.»
در روایت دیگری آمده: «والاصطباح بإحدى وعشرین زبیبه حمراء یدفع الأمراض، وهو یشد العصب ویذهب بالنصب ویطیب النفس»[5]
ترجمه روایت:
«صبحانه بیستویک دانه مویز قرمز، بیماریها را دفع میکند و عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند و انسان را دلخوش میکند.»
تصویت عصب با مصرف روغن زیتون 4 راه درمان ضعف اعصاب
پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «علیکم بالزیت فانه یکشف المره ویذهب البلغم ویشد العصب ویذهب بالضنا ویحسن الخلق ویطیب النفس ویذهب بالغم»[6]
ترجمه روایت:
«بر شما باد روغنزیتون زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و ضنا (بیماری که منجر به کسالت و لاغری میشود) را برطرف میکند و خلق را نیکو میکند و انسان را دلخوش میکند و غم را برطرف میکند.»
ازآنجاکه در این روایت خواصی که ذکر شد عیناً همان خواصی است که در روایت دیگر برای مویز ذکرشده، اینجا احتمال تصحیف وجود دارد زیرا نوشتن مویز و روغنزیتون در نسخ خطی شبیه هم است و ممکن است که در این روایت مراد همان مویز بوده باشد، درهرحال ما هر دو را پذیرفتهایم.
همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «عَلَیْکُمْ بِالزَّیْتِ فَإِنَّهُ یَکْشِفُ الْمِرَّهَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ و …»[7]
ترجمه روایت:
«بر شما باد روغنزیتون زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و …»
در روایت دیگری آمده: «نعم الطعام الزیت ، یطیب النکهه ویذهب بالبلغم ویصفی اللون ویشد العصب ویذهب بالوصب ویطفئ الغضب.»[8]
ترجمه روایت:
«بهترین غذا روغنزیتون است، بدن را خوشبو میکند و بلغم را از بین میبرد و رنگ (رخسار) را صاف میکند و عصب را تقویت میکند و بیماری را از بین میبرد و غضب را خاموش میکند.»
آرامش بدن با خوردن برگ چغندر 4 راه درمان ضعف اعصاب
در روایت آمده: «علیکم بالسلق ، فإنه ینبت على شاطئ نهر فی الفردوس. وفیه شفاء من کل داء وهو یشد العصب ویطفئ حراره الدم ویغلظ العظام.»[9]
ترجمه روایت:
«بر شما باد برگ چغندر زیرا این روی کناره رودی در بهشت میروید و در آن درمان هر بیماری است و عصب را تقویت میکند و گرمی خون را خاموش میکند و استخوان را درشت میکند.»
درمان پنجم حمام رفتن،
در روایت آمده: «منفعه عظیمه، یؤدی إلى الاعتدال، وینقی الدرن، ویلین العصب والعروق، ویقوی الأعضاء الکبار، ویذیب الفضول، ویذهب العفن.»[10]
ترجمه روایت:
«فواید حمام رفتن زیاد است، سبب میشود که طبایع انسان معتدل شود و چربیها را از بدن پاک میکند و اعصاب و رگهای خونی را نرم میکند (جلوی سکته قلبی و مغزی را میگیرد) و اعضای بزرگ بدن را تقویت میکند و مواد زائد را آب میکند و مواد بد بو را میزداید.»
از این روایت معلوم میشود که اعصاب علاوه بر قوی بودن باید نرم هم باشد و راجع به رگها هم همینطور است.
منابع:
- المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۵۲۲.
- الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۶، ص۳۵۲.
- الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۶، ص۳۵۲.
- الخصال، شیخ صدوق، ص۳۴۴.
- بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۸۳.
- عیون أخبار الرضا (ع)، الشیخ الصدوق، ج۱، ص۳۹.
- صحیفه الرضا، امام رضا (ع)، ص۵۳.
- مکارم الاخلاق، رضی الدین أبی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، ص۱۹۰.
- مکارم الاخلاق، رضی الدین أبی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، ص۱۸۱.
- بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۳۲۲.